ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: روزی همراه گروهی در محضر رسول خدا(ص) نشسته
بودیم. آن حضرت به ما رو کرد و فرمود: «بهترین کار برای زنان چیست؟» هیچ
کدام از حاضران نتوانستند جواب صحیح بدهند. هنگامی که متفرّق شدند، من به
خانه بازگشتم، و همین موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسیدم، و ماجرای سؤال
پیامبر(ص) و پاسخ صحیح ندادن اصحاب را برای حضرت زهرا(س) تعریف کردم، و
گفتم هیچ یک از ما نتوانستیم پاسخ صحیح بدهیم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولی من
پاسخ به این سؤال را میدانم، و آن این است که: «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ
لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است که آنها
مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».
حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلکه به معنای پوششی معقول برای
جلوگیری از فساد، و حفظ کرامت زن است. من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و
عرض کردم: «ای رسول خدا! از ما پرسیدی که چه کار برای زنان برتر است، پاسخش
این است که برترین کار برای زنان این است که آنها مردان نامحرم را نبینند،
و مردان نامحرم آنها را نبینند».
پیامبر(ص) فرمود: «چه کسی به تو چنین خبر داد، تو که اینجا بودی و پاسخی
نگفتی؟» علی(ع) عرض کرد: «فاطمه(س) چنین فرمود». پیامبر(ص) از این پاسخ
خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسندید و به نشانه تأیید او فرمود: «اِنَّ
فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّی؛ همانا فاطمه، پاره تن من است».(علی بن عیسی
اِرْبِلی، کشف الغمّه، ج2، ص23 و 24)
نیز روایت شده: روزی جابر بن عبدالله انصاری همراه رسول خدا(ص) به سوی خانه
فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی که به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود
طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه
هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «ای رسول خدا «قِناع» (یعنی
مقنعه و روسری) ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: «یا فاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ
مَلْحَفَتِک فَقِنِعِی بِهِ رأسَکِ؛ ای فاطمه! زیادی لباس بلند روپوش خود
را بگیر و سرت را با آن بپوشان». حضرت فاطمه(س) همین کار را کرد، آن گاه
پیامبر(ص) و جابر، با کسب اجازه وارد خانه شدند.